اسباب کشی
عروسكم سلام
دو سه روزي ميشه كه خونه جديدمون اسباب كشي كرديم و همش تو بدو بدو بودیم وتو اين روزها تا ساعت 9 شب پيش پرستارتي و من وبابات تو رو خيلي كم ميبينيم.
ميدوني دلم براي يك روز كامل با تو بودن تنگ شده.
ديشب بوس كردنت گل كرده بود و من وبابات و مامان جون پروين رو كلي بوس كردي .
و من تامیتونستم بغلت گرفتم و چلوندمت و بوسیدمت.
بيچاره مامان جون با اين همه مريضي اش اومده كه توي اسباب كشي به ما كمك بكنه.شبها كه ميايي خونه جديد چون بزرگتره ميري توي سالنش و فقط راه ميري و ميخندي .فكر كنم از اينجا خيلي خوشت اومده .
کلا فکر کنم واسه خودت جشن گرفتی
ضمنا شيطنتت هم خيلي زياد شده و با اون پاهاي كوچولوت به همه جا سرك ميكشي و جايي رو از قلم نمياندازي.
دخترکم - دوست داشتني ترين موجود روي زمين خیلی خیلی دوستت دارم .
بدون که تمام زندگیمی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی